نقد و بررسی حسادت و مدیریت ذهن؟

مدیریت ذهن حسادت ورز

 تحقیق و نگارش: بدیعی نامقی محقق و مدرس دوره های مدیریت ذهن

"حسادت ورزی شاهکار ذهن ماست"

        می آیند و می روند. با اجازه ما و خیلی وقت ها بدون اجازه ما می آیند و می روند. میدانید چه چیزی را می گویم ؟ می دانید در مورد چه چیزی با شما سخن می گویم؟ حدس شما درست است، فکرها و انسان ها را می گویم. آیا توانسته اید جلو ورود افراد و فکر ها را بگیرید؟ آیا توانسته اید برای ورودی ذهن خود نگهبانی قرار دهید تا از ورود افراد و فکر هایی که مناسب حال شما نیستند، جلوگیری کنند؟ به راستی چگونه می توانیم جلو ورودی ذهن خود یک تابلو ورود ممنوع نصب کنیم؟ خیلی راحت و مطمئن می گویم که در هیچ شرایطی ممکن نیست تابلو ورود ممنوع نصب کنید حتی مواقعی که خواب هستید.

       در این مقاله ابتدا توضیح می دهیم که ذهن انسان چگونه در شرایط مقایسه ای از ما محافظت می کند، سپس مکانیزم حسادت ورزی ذهن را بیان می کنیم و در آخر مهارتهای لازم برای تربیت ذهن حسادت ورز را ارائه می دهیم. بنابراین توصیه می کنیم این مقاله را تا آخر بخوانید،

          همه انسان ها با حسادت آشنا هستند. خیلی خیلی از ما آدم ها با حسادت ورزی احساس خوبی داریم. شاید هیچ کسی تاکنون به این راحتی در این مورد با شما سخن نگفته است. من قصد دارم خیلی راحت و بی تکلف درباره حسادت و نقش ذهن در این مورد صحبت کنم و البته این صحبت ها نتیجه سال ها مطالعه و کنکاش در مورد عملکرد ذهن انسان است.

          ذهن انسان یک مسئولیت بزرگ بر عهده دارد و آن این است که در هر شرایطی از صاحب خود محافظت نماید و او را در بهترین شرایط زندگی و ایمنی و شادابی نگه دارد. گاهی شادابی یک انسان در اندوه اوست و زمان هایی شادمانی یک انسان در سرزندگی او تعریف می شود. در همه این شرایط ذهن انسان مراقب است که جسم و روان انسان را با همدیگر هماهنگ کند. آیا تابحال فکر کرده اید که حسادت ورزی شاهکار بزرگ ذهن انسان است.

          حسادت ورزی به این صورت اتفاق می افتد که ذهن انسان برای این که تلاش کند و خود را ارتقا دهد، حسادت ورزی را انتخاب می کند. وقتی ذهن به سمت حسادت ورزی می رود، از صاحب خود دفاع می کند، به روشی دروغین خود را ارتقا می دهد و با تحلیل شرایطی نابجا سعی می کند شخص دیگر را تحقیر کند و می گردد و می گردد و می گردد تا عیب و نقصی از طرف مقابل پیدا کند. در گام بعدی این عیب ها را با دیگران به اشتراک می گذارد و این همان غیبت کردن است که خیلی هم نکوهش شده است. اینجاست که بطور کاذب شخص احساس خوبی پیدا می کند و به زندگی خود ادامه می دهد. آیا تاکنون به این ترفندهای ذهن فکر کرده بودید؟ آیا می دانستید این غزیبه ناآشنای درون شما چه شاهکارهایی را برای محافظت شما انجام می دهد؟

          اما یک سوال مهم این است که چرا حسادت خوب نیست؟ مگر نه این که با این کار باعث می شود ما احساس بهتری بدست آوریم؟ 

          حسادت خیلی خیلی بد است. حسادت ورزی بد است برای این که باعث می شود ما همچنان ضعیف بمانیم. باعث می شود ما همچنان در پله های پایین نردبان بمانیم. در حالی که فرد دیگر که ما مشغول حسادت ورزی او هستیم، در حال رشد و ارتقای خود است. اگر چه حسادت ورزی موجب پیدا شدن گناهانی دیگر هم می شود.

          با خود می گویید چرا ذهن حسادت ورزی را انتخاب کرده است؟ جواب این سوال در یک قانون مهم فیزیکی نهفته است. هر چه کار انجام شده سنگین تر باشد انرژی بیشتری می خواهد. ذهن ما در دو حالت کار می کند، یک حالت که بر اساس الگوهای هیجانی است و انرژی کمتری می خواهد. حالت دیگر با استفاده از بخشهای قشری و فکری که انرژی زیادی لازم دارد. طبق قانون اینرسی کاملا طبیعی است که ذهن روش اول را انتخاب کند و با یک روش نادرست و البته با انرژی کمتر، کار خود را به پایان رساند. بتدریج که این کار تکرار شود، ذهن به این روش ها عادت می کند و شاید به همین دلیل است که بیشتر رفتارهای انسانی جنبه هیجانی دارند. حال سوال این است که چگونه مهارت های مدیریت ذهن را برای کاهش حسادت ورزی ارتقا دهیم؟

مهارتهای مدیریت ذهن حسادت ورز

·         هدف: هدف داشتن در زندگی بسیار مهم است، ما در هر لحظه به نسبت لحظه قبل و بعد خود در محیط متفاوتی قرار داریم و خیلی خوب است برای زمان های خود برنامه و هدف داشته باشیم تا بتوانیم شرایط را کنترل کنیم.البته شناخت محیط و افراد بسیار مهم است

·         تمرکز بر هدف: برای تمرکز بر هدف مهارتهای شناخت محیط، افراد و شرایط خیلی مهم است. ما دارای الگوهای رفتاری و ذهنی هستیم که در طول زمان به دست آورده ایم. با شناخت این الگوها می توانیم ذهن خود را مدیریت کنیم. توجه داشته باشید که این الگوها برای شرایط و برخورد با افراد مختلف، متفاوت است. خودشناسی و کسب مهارتهای لازم را در اولویت زندگی خود قرار دهیم.

·         مهارت مدیریت زمان: الگوهای رفتاری ما در زمان های متفاوت با هم فرق دارند. این مهارتها و مدیریت کردن زمان آموختنی است. اینکه ما در هر زمانی چگونه رفتار کنیسم و با افراد مختلف در زمان های گوناگون چگونه برخورد کنیم بسیار بسیار مهم و ارزشمند است. توجه به این نکته که ذهن ما در زمان نقش خود را ایفا می کند خیلی مهم است.

·         الگوهای ارتباط موثر را بدانیم: ما نمی توانیم هیچ کسی را حذف کنیم. همه همیشه هستند، به ذهن ما می آیند و می روند. هر انسانی دارای نقش خاصی در ذهن و زندگی ماست. این مهارت که دایره های ارتباطی خود را طراحی کنیم و افراد مختلف را در نقاط مختلف و در فاصله های مختلف این دایره ها قرار دهیم. واضح است که جایگاه افراد روی دایره های ارتباطی ما، متناسب با شرایط محیطی و زمانی تغییر می کند. ما بیشتر از آنکه نیازمند ارتباط با دیگران باشیم، نیاز داریم تا با خودمان ارتباط موثری داشته باشیم. زمانی که هر انسانی با خودش به تعادل و تعامل برسد، با جهان نیز به تعادل و تعامل خوبی می رسد.

ما مسئول هستیم که همه افراد را محترم بدانیم، ضمن اینکه برای حرمت و عزت خودمان نیز اهمیت قائل شویم

·         قوی تر و قوی تر و قوی تر شدن: انسانی که از درون خود قوی شود، دارای اهداف مشخص و واضحی باشد، در تعادل و تعامل زیبایی با خود و با دیگران است. از این تعادل و زیبایی احساس آرامش واقعی را کسب می کند. به جای پرداختن به دیگران، زمان و ذهن خودش را برای زندگی و پیشرفت خودش هزینه می کند.

در چنین شرایطی است که ارتباط های بین انسان با دیگر انسان ها تعریف دیگری دارد. هر انسانی از پیشرفت انسان های دیگر لذت می برد و انسان ها می آموزند که در کنار هم، با هم و برای هم شاد باشند.

برای مدیریت ذهن بهتر است چترها را باز نگهداریم
کتاب چترها را باز نگهداریم بهترین پیشنهاد ما به شما 


 

ادامه مطلب